
یافتن مؤثرترین و خلاقانهترین استراتژی بازاریابی، ضرورتی همیشگی برای شرکتهاست که همواره در پی تحقق آن هستند. یکی از استراتژیهای نوآورانه در این حوزه، بازاریابی چریکی یا همان بازاریابی گوریلا است.
بازاریابی چریکی، یکی از شیوههای غیرسنتی بازاریابی به شمار میرود که با وجود نداشتن قالبی ثابت در طول زمان، توانسته خود را با تغییرات پویای فضای کسبوکار تطبیق داده و به روشی منعطف و مؤثر بدل شود. در این مقاله، به بررسی مفهوم بازاریابی چریکی و خاستگاه آن خواهیم پرداخت، ویژگیهایی که این رویکرد را از سایر استراتژیهای بازاریابی متمایز میسازد را بررسی میکنیم، و با ارائه نمونههایی ملموس، نشان میدهیم چگونه میتوان از آن برای تبلیغ مؤثر محصولات و خدمات بهره گرفت.
پیدایش بازاریابی چریکی (گوریلا مارکتینگ)
اصطلاح «بازاریابی چریکی» یا «بازاریابی گوریلی» نخستینبار توسط جی کنراد لوینسون (Jay Conrad Levinson)، بازاریاب و نویسنده آمریکایی، در کتابی به همین نام مطرح شد. او در این اثر، مفهومی نوین از بازاریابی را معرفی کرد که الهامگرفته از تاکتیکهای چریکی در جنگهای نامنظم بود؛ تاکتیکهایی که بر غافلگیری، خلاقیت و کمهزینه بودن استوارند.
این کتاب در اواخر قرن بیستم و در دورانی منتشر شد که مشتریان در معرض تبلیغات مداوم و تکراری از سوی برندها قرار داشتند، اما دیگر جذب این پیامهای یکنواخت نمیشدند. شرکتها برای جلب توجه مخاطبان، نیازمند رویکردی متفاوت و جذابتر بودند. لوینسون در کتاب خود راهکارهایی خلاقانه و غیرمتعارف ارائه داد که به برندها کمک میکرد با صرف منابع محدود، بیشترین تأثیر را بر مخاطبان هدف بگذارند و تجربهای لذتبخش و بهیادماندنی برای آنها ایجاد کنند.
بازاریابی چریکی چیست؟
بازاریابی چریکی (گوریلا مارکتینگ) نوعی استراتژی بازاریابی نوآورانه و غیرمتعارف است که با تکیه بر روشهایی کمهزینه و خلاقانه، سعی در ایجاد تأثیر عمیق و ماندگار بر مخاطب دارد. هدف اصلی این نوع بازاریابی، شگفتزده کردن مشتری و جلب توجه او از طریق راهکارهایی غیرمنتظره است؛ راهکارهایی که باعث ایجاد تجربهای متفاوت شده و در ذهن مخاطب حک میشوند.
ویژگی کلیدی بازاریابی چریکی، تمرکز بر شناخت دقیق مخاطب و استفاده از جنبههای احساسی و شخصی اوست. این تمرکز باعث میشود پیامهای تبلیغاتی چریکی کمتر قابل نادیدهگرفتن باشند و تأثیری بهمراتب بیشتر از تبلیغات سنتی بر جای بگذارند.
یکی از مزایای مهم بازاریابی چریکی، انعطافپذیری آن است. این رویکرد برای تمامی شرکتها ــ فارغ از اندازه، هدف یا بودجه ــ قابل استفاده است. اگرچه بیشتر استارتاپها به دلیل منابع محدود، از این استراتژی برای دسترسی به مخاطبان گسترده بهره میگیرند، اما شرکتهای بزرگ نیز میتوانند از آن برای خلق کمپینهایی خلاقانه، متمایز و ماندگار استفاده کنند.
با این حال، برندهای بزرگ باید هنگام اجرای بازاریابی چریکی با احتیاط بیشتری عمل کنند. چرا که در صورت شکست کمپین یا برداشت منفی مخاطب، اعتبار برند و وفاداری مشتریان ممکن است آسیب ببیند.
شایان توجه است که بازاریابی چریکی تنها مختص شرکتها نیست. افراد نیز میتوانند از اصول آن برای معرفی خلاقانه خود، متمایز کردن مهارتهایشان، یا حتی جلب توجه در فرآیندهای شغلی و حرفهای بهره بگیرند. این نوع بازاریابی میتواند ابزاری قدرتمند برای خودنمایی در دنیای پررقابت امروز باشد.
روش های مختلف بازاریابی گوریلی
تمام روشهای مختلف بازاریابی که در استراتژی بازاریابی گوریلا گنجانده شده است ، بر اساس یک اصل اساسی استوار است ، این نیاز به متناسب بودن زمینه تبلیغات با ماهیت گروه هدف است و آنچه ممکن است متفاوت باشد ، روش و مکانی است که در آن استراتژی وجود دارد. اعمال می شود. در اینجا چندین روش برای استراتژی بازاریابی گوریل آورده شده است:
- بازاریابی خارجی: به افزودن یک عامل جذابیت خاص در محیط خارجی بستگی دارد ، به طوری که مردم در مکان های عمومی باز ، پارک ها و خیابان ها به آن توجه می کنند.
- بازاریابی داخلی: مانند بازاریابی خارجی است ، اما به این بستگی دارد که عامل جذب در یک مکان خاص باشد ، مانند: فروشگاه ها ، دانشگاه ها ، ایستگاه های اتوبوس و قطار.
- دام بازاریابی: این روش منوط به بهره گیری از اجتماع تعدادی از افراد در یک جشن یا کنفرانس برای بازاریابی محصول یا خدمات است ، به طوری که بدون سازماندهی قبلی ، تبلیغات یا جذابیت ها به طور ناگهانی در آن مکان ها منتشر می شود.
- بازاریابی تجربی: اگر به توانایی جذب مخاطب و تعامل با تبلیغات دست پیدا کنید ، هر سه نوع قبلی می توانند تحت این نوع قرار بگیرند. تجربه مخاطب همان چیزی است که به کمپین دست می یابد، نه فقط رژه یا مدل تبلیغاتی که مخاطب تماشا می کند.
کمپین های تبلیغاتی مبتنی بر بازاریابی گوریل مارکت
کمپین های تبلیغاتی که بر روی مفهوم بازاریابی گوریل سرمایه گذاری کرده بودند ، برای جلب توجه مشتریان متنوع و تکنیکی بصری را در پیش گرفتند و موارد زیر تعدادی مثال برای نشان دادن استراتژی است.
یونیسف
با تکیه بر بازاریابی گوریل، یونیسف در کمپین آگاهی از بازاریابی خود در مورد نیاز به آب تمیز برای آشامیدن در بسیاری از نقاط جهان توجه را جلب کرد. این امر با آگاهی دادن به مردم از حقایقی است که ممکن است در آنها وجود نداشته باشد زیرا آنها این تجربه را تجربه نکرده اند. او یک ماشین پر کردن آب در شهر نیویورک را با بطری های آب غیر آشامیدنی پر کرد.
این کمپین توانست سوالاتی را در مورد نقش اجتماعی آنها در حل این مسئله در بین مردم ایجاد کند و در صورت کاهش مصرف بطری های پلاستیکی آب و همچنین کمک به تهیه آب آشامیدنی برای کسانی که به آن نیاز دارند ، می توان آب تمیز تهیه کرد. چه کسی به آن نیاز دارد این کمپین موفق به ترویج مفهوم مقایسه زندگی لوکس با زندگی در کشورهای در حال توسعه و رساندن پیام مورد نظر به روشی هوشمندانه و قانع کننده شد.
کوکاکولا
کوکاکولا یکی از بسیاری از شرکت هایی است که هر از گاهی به بازاریابی گوریل ها اعتماد می کند. در سال 2010، کوکاکولا در کمپین تبلیغاتی خود ، جنبه روانشناسی مشتریان خود را که مبتنی بر بازاریابی خلاق بود ، مورد توجه قرار داد و توانست واکنش دانشجویان در St.
این دستگاه با خرید نوشیدنی های خود ، محصولات رایگان و هدایای مختلف را ارائه می داد ، تعجب آور و دلپذیر ، جلب توجه می کرد و البته سود بیشتری. این امر مبتنی بر استراتژی بازاریابی خلاقانه کم هزینه بود که تأثیر بسزایی در آگاهی از برند داشت.
ردبول
در سال 2012 ، ورزشکار اتریشی ، فلیکس باومگارتنر ، برای شکستن مانع صوتی در یک سقوط آزاد ، بیش از 125000 پا پرید ، این اولین چالش در نوع خود است. این رویداد توسط ردبول برای جلب توجه مردم سرمایه گذاری شد و بیش از 8 میلیون بازدید داشت. کاری که تیم بازاریابی ردبول انجام داد اتکا به استراتژی گوریلا مارکتینگ برای اتصال سایت Red Bull Stratos خود با تجربه پرش بود که به افزایش میزان تعامل در بستر YouTube و حساب های رسانه های اجتماعی کمک کرد.
انواع بازاریابی گوریل
دلایل زیادی وجود دارد که بازاریابی گوریل را به یکی از مطلوب ترین استراتژی های بازاریابی برای بسیاری از بازاریابان تبدیل می کند که بارزترین آن هزینه کم آن است ، زیرا درک ذهنیت و روانشناسی مخاطبان باعث ایجاد مجدد و ارائه مطالب برای دستیابی به آن می شود. اهداف کمپین بازاریابی با هزینه کمتر ، که به وضوح در استراتژی ها و انواع مختلف بازاریابی گوریل مشهود است.
1. بازاریابی محیطی
بازاریابی محیطی را می توان به عنوان بازاریابی محصول یا مارک در مکانی غیرمعمول تعریف کرد که مصرف کننده انتظار ندارد با بهره گیری از عناصر محیط پیرامونی داخلی و خارجی ، آن را ببیند. این شرکت به شما امکان می دهد بدون اینکه محصولات خود را مستقیماً به مردم تحمیل کند ، نام تجاری خود را به طور گسترده تری به بازار عرضه کند.
این مشهورترین نوع بازاریابی گوریل به حساب می آید زیرا وابستگی آن به تعجب مشتری و جلب توجه او در زمانی است که وی آماده دریافت تبلیغات نیست. از جمله عواملی که توصیه می شود در بازاریابی در محیط پیرامون تمرکز کنید:
- روی کیفیت پیامی که شرکت می خواهد منتقل کند تمرکز کنید و آن را از نظر توانایی جذب مصرف کننده ارزیابی کنید.
- سایتی که از نظر توانایی تعجب مشتری انتخاب و ارزیابی می شود.
- توانایی متحیر کردن مشتری با خلاقیت ، بنابراین او می تواند مدت طولانی تبلیغ را به یاد بیاورد.
- توانایی ارائه یا عکس محصول در اندازه متناسب با پیام و مکان انتخاب شده.
به عنوان نمونه می توان به Dans Gras Vans مستقر در لندن اشاره کرد که معروف است که از طریق کامیون های سرگردان خود در شهر آب و نوشیدنی طبیعی سرو می کند. این شرکت کامیون های خود را طوری طراحی کرده است که به نظر می رسد از هر طرف با چمن پوشیده شده اند تا این پیام را به شما بدهد که محصولات آن تازه است و از طبیعت مستقیماً به دست مصرف کننده می رسد. آنچه این شرکت انجام داده است ، به بهبود برند و پیام خود به روشی هوشمندانه و هماهنگ با محصولات خود بدون نیاز به مخاطب مستقیم مصرف كننده كمك كرده است.
این نوع بازاریابی گوریل را می توان با بهره گیری از هر آنچه در طول روز به چشم مشتری می گذارد برای تبلیغ محصولات مانند تبلیغات در حمل و نقل یا مراکز خرید و اماکن عمومی استفاده کرد. در این زمینه زمانی ذکر شد که شرکت ساعت Big Pilot با چسباندن شکل جدیدترین محصولات ساعت خود به دسته ، از دستگیره هایی که مردم در حمل و نقل نگه داشته اند استفاده می کند تا فرد بدون نیاز به مراجعه به ساعت ، به نظر برسد که ساعت را به دست دارد. فروشگاه ها آن را امتحان کنید.
2. بازاریابی کمین
تبلیغات کمین به عنوان اتخاذ ترفندهای ظریف به منظور جلب توجه یا هدایت مجدد توجه مصرف کننده به یک سرویس یا مارک تعریف می شود. که آن را به یکی از روشهای خلاقانه بازاریابی گوریل تبدیل می کند. تبلیغ کمین دو نوع دارد ، یکی مستقیم و دیگری غیرمستقیم.
در تبلیغ مستقیم کمین ، این شرکت عمداً خود را به رویدادی تحمیل می کند که هیچ ارتباطی با امور مالی ندارد. در سال 1996 ، زمانی که ریباک اسپانسر رسمی بازی های المپیک بود ، نایک یک جفت کفش طلا به ورزشکار مشهور مایکل اهدا کرد جانسون ، و آنها برداشتی را ایجاد کردند که سالها بیش از تصوراتی که توسط Reebok به دست آورد ، دوام آورد. در حالی که در تبلیغات کمین غیر مستقیم ، شرکت یا برند برای ارتقا brand محصولات خود و جلب توجه مخاطبان حاضر در آنجا ، از یک رویداد به طور غیر مستقیم بهره می برد. این شرکت با ارائه فعالیت های غیر سنتی جذاب حضور خود را به نمایش می گذارد.
نمونه هایی از تبلیغات کمین متنوع است ، و یکی از آنها که بسیار محبوب شده است آنچه DHL، متخصص در حمل و نقل نامه های الکترونیکی و بسته ها ، انجام داد. این عبارت "DHL سریعترین است" را در پشت بسته سیاه با استفاده از یک نوع چاپ کرد از جوهر حرارتی که در مکان های حیاتی مانند: خیابان ها شلوغ و رستوران هایی که درجه حرارت کمی بالاتر از فضای باز است ، می درخشد.
این شرکت به طور مخفیانه با یکی از مشتریان خود موافقت کرد که یک بسته بزرگ را از طریق آنها و سه شرکت رقیب دیگر ارسال کند و این شرکت مسیر کارگران تحویل سایر شرکت ها را در حین حمل و نقل فیلمبرداری کرد و عمدا نماینده خود را به یکی از خیابان های معروف به آن فرستاد ازدحام مداوم برای نشان دادن عبارت نوشته شده به بیشترین تعداد افراد ، و سپس پخش ویدیو بصورت آنلاین.
همچنین، نمونه ای از این موارد همان کاری است که هوآوی پس از بروز مشکلی در باتری آیفون XS با استفاده از تعداد بیشماری که در مقابل دفتر مرکزی اپل در لندن ، سنگاپور و هلند منتظر بودند ، انجام داد. هواوی 10 باتری 10 هزار میلی آمپر ساعتی توزیع کرد و در همان زمان کارت کوچکی را که به نام شرکت امضا شده بود ، به این شرکت متصل کرد که روی آن نوشته شده بود: "باتری اینجاست ، شما به آن نیاز خواهید داشت."
حتما ببینید: طراحی سایت فروشگاهی
3. بازاریابی ویروسی
یکی از استراتژیهای مؤثر در دنیای دیجیتال است که بر قدرت و سرعت انتقال پیام از طریق شبکههای اجتماعی و پلتفرمهای ارتباطی آنلاین تکیه دارد. هدف اصلی این نوع بازاریابی، انتشار سریع و گستردهی پیام برند در میان کاربران است؛ بهطوری که خود مخاطبان به واسطه تعامل و اشتراکگذاری محتوا، به گسترش کمپین کمک کنند.
موفقیت در بازاریابی ویروسی معمولاً با افزایش قابل توجه بازدید، اشتراکگذاری و پسندیدن (لایک) همراه است که در نهایت، موجب تقویت برند و افزایش آگاهی از آن در میان مخاطبان میشود.
کریستوفر پارکر، کارشناس بازاریابی در Flatty، ویژگیهای یک کمپین ویروسی موفق را چنین توصیف میکند:
-
برقراری ارتباط احساسی با مخاطب: پیام کمپین باید به احساسات مخاطب پاسخ دهد و انگیزهای برای تعامل و مشارکت ایجاد کند.
-
سادگی و وضوح پیام: پیام باید به زبانی ساده، قابل فهم و همهگیر بیان شود تا بهراحتی در بسترهای دیجیتال قابل اشتراکگذاری باشد.
نمونهای موفق از بازاریابی ویروسی: چالش سطل یخ
یکی از معروفترین نمونههای بازاریابی ویروسی، چالش سطل یخ (Ice Bucket Challenge) است که در سال ۲۰۱۴ در اینترنت فراگیر شد. هدف این چالش افزایش آگاهی درباره بیماری ALS بود؛ بیماریای که سیستم عصبی را به مرور از کار میاندازد.
ایده چالش ساده بود: افراد باید یک سطل آب یخ را روی سر خود بریزند و سه نفر دیگر را نیز به انجام همین کار در مدت ۲۴ ساعت دعوت کنند. در صورت خودداری، شرکتکننده تشویق میشد که مبلغی را به تحقیقات درباره ALS اهدا کند. در مدت تنها ۸ هفته، این کمپین بیش از ۱۱۵ میلیون دلار کمک مالی جمعآوری کرد و بیش از ۱۷ میلیون نفر در آن شرکت کردند.
دلایل موفقیت این کمپین عبارتاند از:
-
سادگی و وضوح پیام: مفهوم کمپین بهسرعت قابل درک بود و اجرای آن پیچیدگی نداشت.
-
فراخوان فوری به اقدام: تعیین محدودیت زمانی ۲۴ ساعته برای پاسخ، حس فوریت ایجاد میکرد.
-
مشارکت چهرههای مشهور: حضور افراد مشهوری چون بیل گیتس، مارک زاکربرگ، استیو هاروی و دیگران، اثرگذاری و دیدهشدن کمپین را بهطور چشمگیری افزایش داد.
4. بازاریابی همهمه ای
این می تواند به عنوان یک استراتژی بازاریابی تعریف شود که هدف آن ایجاد انعکاسی در مورد محصول یا خدمات از طریق صحبت های فراوان در مورد آن است ، که قبلاً قبل از بازاریابی الکترونیکی به عنوان دهان به دهان شناخته شده بود. این امر با تکیه بر مکالمات و مکالمه هایی که بین مصرف کنندگان ، خانواده ها و دوستان برای گفتگو در مورد ویژگی های محصول و انتقال تجربیات خود پیرامون آن از طریق شبکه های اجتماعی به قدرت گفتار برای تبلیغ یک محصول متکی است.
به نظر می رسد که بین بازاریابی ویروسی و بازاریابی وزوز شباهت وجود دارد ، اما تفاوت در نحوه و سرعت رساندن پیام به مصرف کننده است. پیام در صورت بازاریابی ویروسی به تدریج و به صورت تجمعی از طریق ابزارهای ارتباطی منتقل می شود ، در حالی که پیام در صورت بازاریابی با ادعا به طور همزمان به بخش وسیعی از مخاطبان می رسد. بر این اساس ، اتخاذ هر یک از دو استراتژی بستگی به سرعتی که بازاریاب می خواهد پیام را ارائه دهد و طنین مورد نظر را دارد.
یک نمونه قدرتمند از استراتژی بازاریابی پرمدعا ، کمپین بازاریابی "بیشتر مثل شما" Dell است که مصرف کنندگان 18-34 ساله را هدف قرار داده است. این کمپین با هدف ایجاد تصویری از مارک تجاری مرتبط با آن به عنوان سبک زندگی که به مصرف کننده اجازه می دهد هنگام استفاده از خود باشد.
سفیران این شرکت در تبلیغات داخل صفحه های دل ظاهر شدند و در مورد مزایا و مزایایی که Dell ارائه می دهد صحبت می کنند. آنها مضامین زندگی مدرن مورد علاقه نسل هدف و خدمات ارائه شده توسط این برند را ترکیب کردند. حتی بیشتر ، این شرکت به استفاده از نام های محبوب جوانان برای شخصیت هایی که در تبلیغات هدف قرار گرفتند اعتماد کرد و نام آنها را به جای آرم در پشت رایانه ها نوشت.
به گفته YouGov، پژواک این شرکت در کمتر از یک ماه باعث افزایش 13 درصدی فروش شد. از همه مهمتر، این شرکت موفق شد تأثیر مثبتی از نام تجاری خود در ذهن مخاطبان جوان بگذارد، که منجر به تعامل بالا در سراسر سیستم عامل های شرکت در شبکه های اجتماعی در مدت زمان کوتاه شد. کاری که KLM تصمیم گرفت با استفاده از اطلاعاتی که مشتریانش در سیستم عامل های رسانه های اجتماعی منتشر می کند ، برای یافتن محل اقامت آنها و سپس به آنها یک هدیه غافلگیرانه ، اضافه کردن به لیست نمونه بازاریابی تظاهرآمیز است.
مفهوم تعجب مشتری یکی از مفاهیمی است که به طور گسترده ای در بازاریابی استفاده می شود ، اما آنچه KLM انجام داد کمی متفاوت بود. این شرکت به جای اعتماد به بازاریابی کلامی یا آنچه مشتری پس از دریافت غافلگیری منتشر می کند ، دوربین هایی را به محل مورد نظر فرستاد و آن را ضبط کرد واکنش مشتری در لحظه غافلگیری، که باعث می شود انعکاس مطلوب کمپین خیلی سریع اتفاق می افتد.
سرانجام، انواع مختلفی از بازاریابی گوریل وجود دارد، و ما به محبوب ترین ها اشاره کردیم و همه آنها هنگامی که به روشی مبتکرانه و خلاقانه برنامه ریزی می شوند ، نتایج شگفت انگیزی را ارائه می دهند. با این حال ، توصیه می شود که هدف کمپین بازاریابی را به دقت مطالعه کنید تا از هرگونه سوء تفاهم جلوگیری شود، خصوصاً اینکه استراتژی های بازاریابی گوریل در دریافت و تعامل با کمپین بازاریابی به مخاطب و روانشناسی آن بستگی دارد.
شاید اکنون در مورد چگونگی کسب درآمد از بازاریابی گوریل ، بازاریابی خلاق یا اصطلاحی که به آن اصطلاح شده است، کمی شفاف تر شده باشید، بدون اینکه متحمل بارهای سنگین بازاریابی شوید. اکنون می توانید به ماهیت کمپین بازاریابی بعدی خود که به گوریلا مارکتینگ بستگی دارد فکر کنید و بهترین متخصصان متخصص در بازاریابی الکترونیکی را از طریق یک سایت مستقل استخدام کنید.
همچنین بخوانید: بازاریابی مستقیم و غیر مستقیم چیست؟
نتیجه گیری
در این مقاله با یکی از روش ها یا تکنیک های بازاریابی موفق آشنا شدید که تا حد زیادی می تواند به شما و کسب و کارتان کمک کند. استفاده از تکنیک های بازاریابی زمانی به نتایج مثبت منجر خواهد شد که شما بتوانید از ابعاد و جنبه های مختلف آن آگاه شوید و نحوه پیاده سازی آنها هوشمندانه و دقیق باشد. در غیر اینصورت چه بسا با نتایجی معکوس روبرو شوید.
در صورتی که در خلال متن موضوعات به نحوی ارائه شدند که موجب ایجاد سوال یا ابهام شده است می توانید که در بخش کامنت ها با ما و سایر کارشناسان تیم ناپ شاپ در ارتباط باشید و مهم ترین پرسش هایی که در این زمینه وجود دارد را بپرسید. از سوی دیگر نیز می توانید در صورتی که اطلاعاتی تکمیلی در این زمینه دارید آن را با ما و سایر کاربران این وبسایت به اشتراک بگذارید.